چه عواملی تعیین کننده قیمت فولاد در ایران است؟ این سوالی نیست که جوابی ثابت داشته باشد. در هر دوره زمانی و متاثر از اتفاقات داخلی و خارجی این مسئله تحت تاثیر قرار میگیرد. این روزها بازار فولاد ایران تحت تاثیر عوامل بسیاری قرار دارد که هرکدام نمودار قیمتی فولاد را به سمتی میبرد. سوال اینجاست که این عوامل چه چیزهایی هستند و چه تاثیراتی بر تولید کننده و مصرف کننده میگذارند؟
در ادامه با آی فولاد همراه باشید تا به این سوالات پاسخ دهیم و به پیشبینی بازار فولاد ایران بپردازیم.
شیوه نامه تنظیم بازار فولاد، مهمترین عامل در تعیین قیمت
طرح شیوه نامه تنظیم بازار با هدف نزدیک کردن قیمت داخلی و خارجی به میدان آمده است و تبدیل به مهمترین عامل در تعیین قیمتهای محصولات فولادی شده است. از آنجایی که محصولات فولادی، کالاهای زیرساختی محسوب میشوند، برای توسعه صنعت و اقتصاد، باید با قیمتی ارزانتر از نمونه مشابه خارجی به دست مصرف کننده برسد. چرا که عواملی مثل نیروی کار با نرخ داخلی و انرژی ارزان قیمت در اختیار تولیدکنندگان داخلی قرار دارد. اما همیشه این اتفاق نمیافتد بلکه بعضا قیمت محصولات فولادی در بورس کالای کشور، تا ۱۵ درصد گرانتر از قیمت جهانی معامله میشود. باتوجه به افزایش قیمت فولاد در جهان و به کارگیری شیوه نامه تنظیم بازار در ماه آینده که نسبت به قیمتهای دسامبر تعیین میشود، قیمتها بیش از پیش رو به صعود خواهد بود.
گمانه زنیها درباره آینده بازار فولاد ایران
سه رویکرد متفاوت درباره آینده بازار فولاد ایران وجود دارد. برخی از کارشناسان معتقدند به دلیل کاهش تقاضا و افزایش قیمت، وزارت صمت ناچار به کاهش ضرایب تعیین نرخ پایه عرض بورس کالا خواهد شد و آن را به ۷۰ تا ۶۰ درصد خواهد رساند.
برخی دیگر نیز معتقدند تقاضای کم در بازار تاثیرخود را بر قیمتها خواهد گذاشت و مصرف کنندگان از نرخهای جدید استقبال نخواهند کرد و بورس کالا مشمول قانون جدید عدم استقبال سه دوره متوالی تقاضای ۵۰ درصدی و کاهش ۵ درصدی نرخ پایه خواهد شد.
گروه سوم نیز معتقدند که باید انتظار افزایش طوفانی قیمتها را داشت، به همین منظور هم انبارهای خود را از محصولات فولادی پر کردهاند.
اما شواهد درستی کدام نظریه را نشان میدهد؟
کاهش تقاضا نتیجه تولید با نرخ داخلی، فروش با نرخ جهانی
درحال حاضر تقاضای محصولات فولادی به دلایل متعددی در ایران پایین است. یکی از مهمترین دلایل فصل سرماست که هرساله تقاضا را در ایران کاهش میدهد و همانطور که میدانید کاهش تقاضا کاهش قیمت را به همراه دارد.
همچنین عوامل دیگری وجود دارد که نمودار قیمتی فولاد را پایین نگه میدارد. از این عوامل میتوان به امید به کاهش تورم در ماههای آتی، رکود و رخوت حاکم بر بازار داخلی، تمهیدات دولت در تصویب قوانین مالی و مالیاتی و بارنامهای و رصد دقیق چرخههای مالی و کالایی در جهت جلوگیری از سفته بازی و هجوم تقاضای کاذب و سرمایهای نام برد. اما از سویی دیگر افزایش قیمت جهانی و تاثیر آن بر بازار ایران سعی در بالا بردن نرخ فولاد دارد.
آنطور که میتوان از شرایط امروز بازار فولاد نتیجه گرفت، بازار داخلی تمایلی به افزایش قیمتها ندارد و مایل نیست که تابع تغییرات برخط قیمتهای جهانی باشد. از همین روست که دیده میشود تقاضا در بازار پایین است و نشانی از افزایش آن وجود ندارد. سوال اینجاست که آیا مصرف کننده حاضر است محصولی را که با انرژی و نیروی کار با نرخ داخلی تولید شده، با نرخ جهانی بخرد؟ از همین روست که بعید به نظر میرسد با افزایش قیمت ناگهانی مواجه شویم، چراکه تقاضای داخلی برای محصولی با قیمت خارجی قطعا پایین است.
آیا صادرات، هدف اصلی تولیدکنندگان شده است؟
به گزارش ایمیدرو، تولید فولاد در ایران ۸ تا ۱۳ درصد افزایش داشته است. با این حساب که میزان تقاضا در ایران به دلایلی که بالاتر گفته شد،کاهش پیدا کرده است. اینطور میتوان نتیجه گرفت که تولیدکنندگان با چشم بر بازار جهانی این افزایش تولید را صورت دادهاند.
با نگاهی بر قیمت محصولات فولادی هم میتوان مشاهده کرد که افزایش قیمتهای محصولات نهایی و میانی فولاد با یکدیگر تفاوت دارند. قیمت ورق فولادی به عنوان یک محصول میانی بالاتر از قیمت جهانی قرار دارد، هرچند رو به کاهش است. و قیمت میلگرد به عنوان یک محصول نهایی بسیار پایینتر از قیمت جهانی قرار دارد، هرچند که نمودار آن هم رو به بالا درحال حرکت است.
نفوذ تولیدکنندگان در تعیین نرخ بورس کالا و در پی آن بازار داخلی، قیمتها را به نفع تولیدکنندگان تعیین میکند. بعضی تولیدکنندگان قیمتی بالاتر از ارزش واقعی محصولات به بازار ارائه میکنند چرا که امید به صادرات دارند و در این برهه زمانی، مشتریان هدفشان از ایران به خارج تغییر کرده است.
از سویی دیگر برخی تولیدکنندگان با قیمتی پایین تر از بازار محصولات خود را ارائه داده تا اولین انتخاب برای کشورهایی مثل عراق و ترکیه باشند.
اگر نگاهی دیگر به قیمت گذاریهای محصولات در بورس کالا بیندازیم، میبینیم محصولات اولیه و میانی مثل ورق و شمش که روند صادرات سادهتری مثل سختگیریهای کمتر کشورهای هدف و ... دارند، قیمتگذاری بالاتری دارند و محصولات نهایی مثل میلگرد با قیمت کمتری در بازار به فروش میرسند. هرچند که صادرات محصولات نهایی ارزآوری بیشتری دارند اما از آن سو فرآیند پیچیدهتری نیز برای صادرات میطلبد.
اینگونه به نظر میرسد که تولیدکنندگان در پی بهرهبرداری از افزایش قیمت جهانی، نگاهشان بیشتر به سمت صادرات است تا راضی نگه داشتن مصرف کننده داخلی. باید دید واکنش مصرف کنندگان در خرید محصولات از بورس کالا، چه تاثیری بر تصمیم تولیدکنندگان خواهد گذاشت.
افزایش یا کاهش قیمت، هر دو به نفع تولیدکننده
مواد اولیه، انرژی و نیروی کار ارزان در مقابل محصول گران با نرخ جهانی! در همین یک جمله میتوان سودکلان تولیدکنندگان داخلی را خلاصه کرد.
همانطور که میدانید قیمت مواد اولیه با درصدی از محصول نهایی تعیین میشود. بنابراین هرچه قیمت داخلی ارزان باشد، مواد اولیه تولیدکنندگان هم ارزان خواهد بود. از سویی دیگر انرژی و نیروی کار ارزان نیز در اختیار تولیدکنندگان فولاد است.
از سویی دیگر، هرچه قیمتها افزایش پیدا کند، با توجه به نیاز داخلی و فرصت صادراتی محصولات فولادی، تولیدکنندگان در سود خواهند بود. چراکه حتی با قیمت نهایی بالا، همچنان از نیروی کار و انرژی ارزان سود میبرند و با قیمت جهانی محصولات را به فروش میرسانند.
در این میان باید دید سود نوردکاران و مصرفکنندگان چه میشود؟ آیا میتوان تقسیم سود با این شیوه را عادلانه دانست؟ و یا طرحهای دولت برای به تعادل رساندن بازار مثل همین شیوهنامه، توانسته این تقسیم سود را عادلانه کند؟ ویا دولت به عنوان یکی از بهره برداران در سودآوری تولیدکنندگان، خود نیز سمت و سوی آنان را میگیرد؟
شما به عنوان یکی از فعالان حوزه فولاد چه فکر میکنید و آینده بازار فولاد را چگونه میبینید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.